HOMA JOoN

 

نوشته شده در دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:,ساعت 6:54 توسط HOMA| |

به خود می گویم ستاره ها برای این روشنند

 

که هر کسی بتواند یک روز مال خودش را پیدا کند.

نوشته شده در دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:,ساعت 6:49 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:,ساعت 6:24 توسط HOMA| |

 

 
 
 
 
نوشته شده در سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,ساعت 6:21 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت 12:28 توسط HOMA| |

نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:52 توسط HOMA| |

نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت 6:24 توسط HOMA| |

 

در زندگی بارون نباش که فکر
 
کنند با منت خودتو به شیشه
 
می کوبی ابر باش تا
 
منتظرت باشن که بباری
نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت 17:58 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,ساعت 6:44 توسط HOMA| |

نوشته شده در دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,ساعت 6:59 توسط HOMA| |

 

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
نوشته شده در دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,ساعت 6:56 توسط HOMA| |

نوشته شده در دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,ساعت 6:55 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در جمعه 22 دی 1391برچسب:,ساعت 18:47 توسط HOMA| |

 

نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد. نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را
 
 
خواندم. نگاهم کرد دل به او بستم. نگاهم کرد اما بعدها فهمیدم فقط نگاه میکرد
نوشته شده در جمعه 22 دی 1391برچسب:,ساعت 18:46 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:,ساعت 12:9 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت 19:10 توسط HOMA| |

نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد.

 

نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم.

 

نگاهم کرد دل به او بستم.

 

نگاهم کرد اما بعدها فهمیدم فقط نگاه میکرد!

نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت 19:7 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت 6:32 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت 6:29 توسط HOMA| |

 

زمان !
 
 
به من آموخت که :
 
 
 
دست دادن معنی رفاقت نیست ...
 
 
 
بوسیدن قول ماندن نیست ...
 
 
 
و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست ...
نوشته شده در چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:,ساعت 6:26 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,ساعت 9:38 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در دو شنبه 18 دی 1391برچسب:,ساعت 17:40 توسط HOMA| |

 

دوره ای شده که حاضرم
 
جای “پت”باشم…

 
اما یه دوست واقعی مثل
 
“مت”داشته باشم!
 
 
دوره ای شده که حاضرم
 
جای “پت”باشم…

 
اما یه دوست واقعی مثل
 
“مت”داشته باشم!
نوشته شده در یک شنبه 17 دی 1391برچسب:,ساعت 18:45 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در یک شنبه 17 دی 1391برچسب:,ساعت 18:36 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در شنبه 16 دی 1391برچسب:,ساعت 8:16 توسط HOMA| |

 

 

نوشته شده در سه شنبه 12 دی 1391برچسب:,ساعت 6:22 توسط HOMA| |

 

 

یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش دو سه ماه بیشتر

 

زنده نیست یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و فاصله

 

یعنی دو خط موازی که هیچگاه به هم نمی رسند یاد

 

گرفتم در عشق هیچکس به اندازه خودت وفادار نیست و

 

یاد گرفتم هر چه عا شق تری ،" تنهاتری"

نوشته شده در سه شنبه 12 دی 1391برچسب:,ساعت 6:22 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در سه شنبه 12 دی 1391برچسب:,ساعت 6:10 توسط HOMA| |

 

خودتو برای دیگران ارام ورق بزن
 
 
 
 چون اگر تمام بشی می رند سراغ دیگری
نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 19:4 توسط HOMA| |

درسته که یه روزی فراموش می کنی

     و یه روز دیگه فراموش می شی

 

         ولی اینو بدون فراموش شدگان هرگز

 

             فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 19:0 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 18:53 توسط HOMA| |

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 18:51 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:,ساعت 6:39 توسط HOMA| |

 

*وقتی نگات می خندید چشمای خیره ی من اندوهتو نمی دید*
 
*چرا غریبه بودم با غربت نگاهت تصویرمو ندیدم تو چشم بی گناهت*

<=====>
 
*کاشکی برای قلبت یه اسمون می ساختم روح بزرگ تو رو*
 
*چرا نمی شناختم آینه گریه می کرد*
 
*وقتی تو رو شکستم ستاره پشت دربود وقتی در رو بستم*
 
<=====>

*تو بودی و سکوت و غروب سرد پاییز باغچه روزیرورو کرد*
 
*برگهای زرد پاییز حالا من غریبه*
 
*دنبال تو می گردم با قلب اسمونی کمک کن تا برگردم*
 
<=====>
 
*تو بی نهایت شب وقتی نگات می خندید*
 
*چشمای خیره ی من اندوهتو نمی دید*
 
*چرا غریبه بودم با غربت نگاهت*
 
*تصویرمو ندیدم تو چشم بی گناهت*
 
<=====>
 
*کاشکی برای قلبت یه اسمون می ساختم*
 
*روح بزرگ تو رو چرا نمی شناختم اینه گریه می کرد*
 
*وقتی تو رو شکستم ستاره پشت در بود*
 
*وقتی درارو بستمی*
 
 
نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:1 توسط HOMA| |

نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 6:40 توسط HOMA| |

 

زندگی گل زردی است به نام غم فریاد
 
عاشقی است به نام محبت مروارید
 
گران بهایی است به اشک دوستی دو معشوق است به نام عشق
 
 
زندگی پژمردن یک برگ نیست بوسه ای در کوچه های مرگ نیست
 
زندگی یعنی ترحم داشتن با شقایقها تفاهم داشتن!
نوشته شده در جمعه 24 آذر 1391برچسب:,ساعت 15:45 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در جمعه 24 آذر 1391برچسب:,ساعت 15:34 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:54 توسط HOMA| |

 

می‌نویسم، چون می‌دانم هیچ گاه نوشته‌هایم را نمی‌خوانی، حرف نمی‌زنم، چون می‌دانم هیچ گاه حرف‌هایم را نمی‌فهمی، نگاهت نمی‌کنم، چون تو اصلا نگاهم را نمی‌بینی، صدایت نمی‌زنم، زیرا اشک‌های من برای تو بی‌فایده است، فقط می‌خندم، چون تو در هر صورت می‌گویی من دیوانه‌ام
نوشته شده در جمعه 10 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:50 توسط HOMA| |

 

نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,ساعت 19:29 توسط HOMA| |


Power By: LoxBlog.Com