هما


HOMA JOoN

 

*وقتی نگات می خندید چشمای خیره ی من اندوهتو نمی دید*
 
*چرا غریبه بودم با غربت نگاهت تصویرمو ندیدم تو چشم بی گناهت*

<=====>
 
*کاشکی برای قلبت یه اسمون می ساختم روح بزرگ تو رو*
 
*چرا نمی شناختم آینه گریه می کرد*
 
*وقتی تو رو شکستم ستاره پشت دربود وقتی در رو بستم*
 
<=====>

*تو بودی و سکوت و غروب سرد پاییز باغچه روزیرورو کرد*
 
*برگهای زرد پاییز حالا من غریبه*
 
*دنبال تو می گردم با قلب اسمونی کمک کن تا برگردم*
 
<=====>
 
*تو بی نهایت شب وقتی نگات می خندید*
 
*چشمای خیره ی من اندوهتو نمی دید*
 
*چرا غریبه بودم با غربت نگاهت*
 
*تصویرمو ندیدم تو چشم بی گناهت*
 
<=====>
 
*کاشکی برای قلبت یه اسمون می ساختم*
 
*روح بزرگ تو رو چرا نمی شناختم اینه گریه می کرد*
 
*وقتی تو رو شکستم ستاره پشت در بود*
 
*وقتی درارو بستمی*
 
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,ساعت 16:1 توسط HOMA| |


Power By: LoxBlog.Com